جدايي را نمي خواستم خدا كرد
نمي دانم كدام کافر دعا كرد
يار با ما بي وفايي مي كند
بي سبب از ما جدايي مي كند
شمع جانم را بشكست آن بي وفا
جايي ديگه روشنايي مي كند
مي كند با خويش و خود بيگانگي
با غريبان آشنايي مي كند
نمي دانم از اول بي وفا بود
يا كه نازش كشيدم بي وفا شد
نظرات شما عزیزان: