* زخـــــــــم احساس *
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 10 شهريور 1390برچسب:, توسط |

تنهام .تنهای تنها ..احساس می کنم برای همه غریبه ام . غریبه .برای او برای تو.برای تو .برای تو ...برای همه ..حتی برای خودم ... حتی خودم هم خودم رو نمی شناسم .نمی دونم چرا ؟چی شده ..............؟ ولی خوب می دونم که نمی تونم وخسته شدم . از این همه نقش بازی کردن ها . در پوست این وآن بودن ها .در فکر هیچ بودن وبه پوچ کوشیدن . از خودم رو به کوچه علی چپ زدن ها . از همه چیز .از آمدو شد های روزانه . خنده های عام فریبانه وغصه هایی که قصه هاشون سخت طولا نی است ........ از صبری که برای خودم خریدم صبری که نه تموم شده نه میدونم که تهش وعاقبتش کجاست .....؟ نمی دونم .. اما اگه دل شکسته اینه .من امشب /الان دلم شکسته است ... اگه تنهایی .غربت .د لواپسی اینه من امشب تنهام .غریبم ود لواپسم .............. مثل هر شب /هر روز وهر ساعت دیگه ... بار اولم نیست ..اما خوب چه کنم ؟ عادتم شده ..مونسم دل سیاه شب وهمدمم سفیدی کاغذ وسیاهی قلمم .. وعینکم که بیشتر از خودم /خودم ودور وبر م رو وهمه چیز رو میبینه ....احساس می کنه در ک میکنه اره باز امشب تنهام .. تنهای تنهای تنها ............. وتو اروم خوابیدی خواب .خواب خواب ....



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.